آموزش حرفه ای زبان انگلیسی

  • ۰
  • ۰

 

نقش For:

  • حرف اضافه:
    • کاربرد بیشتر
    • مثال: I looked everywhere for it.
  • حرف ربط:
    • کاربرد کمتر
    • مثال: I did it for you couldn't stand on your own.

کاربردهای For:

1. نشان دادن مدت زمان (Duration):

  • For به همراه یک بازه زمانی برای نشان دادن طول انجام یک کار یا وضعیت.
  • مثال: I was with her for a couple of hours.

2. مبادله (Exchange):

  • استفاده از For برای نشان دادن مبادله کالا با کالا یا کالا با پول.
  • مثال: I received 200 Euros for two pounds of shrimps.

3. به معنای Because:

  • استفاده در متون ادبی یا موقعیت های رسمی.
  • مثال: We did it for you couldn't stand on your own.

نکات:

  • بعد از فعل منفی، می توان از In و For به جای هم استفاده کرد (بیشتر در انگلیسی آمریکایی).
  • در سوالات غیررسمی، می توان از What For به جای Why استفاده کرد.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد for در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله آموزش گرامر و کاربرد For در زبان انگلیسی مراجعه کنید

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

نقش And:

  • حرف ربط همپایه ساز (Coordinating conjunction):
    • متصل کردن دو کلمه، عبارت یا جمله با ارزش دستوری برابر
    • هر دو طرف And باید از یک نوع باشند (کلمه، عبارت یا جمله)

کاربردهای And:

  • بین دو کلمه:
    • صفات: I like the red and yellow one.
    • اسم ها: I like both books and movies.
    • قیدها: She cooks well and quickly.
    • فعل ها: She cooks and sings at the same time.
  • بین دو عبارت:
    • My uncle and his aunt both got married last month.
    • Reading a new book and watching a new movie are my hobbies.
    • She is able to stay calm and handle the situation.
  • بین دو جمله:
    • I baked the cake and my mom cleaned the house.
    • She went shopping and I stayed home.

نکات:

  • And برای نشان دادن ترتیب زمانی یا علت و معلول به کار نمی رود.
  • برای لیست کردن بیش از دو مورد، از And قبل از آخرین مورد استفاده کنید.
    • I bought apples, bananas, and oranges.

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد and  در زبان انگلیسی و همچنین کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله کاربرد and در انگلیسی مراجعه کنید

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

نقش While:

  • حرف ربط وابسته:
    • نشان دهنده همزمانی دو عمل (در حال انجام یا تمام شده)
    • معنای "در حالی که"، "زمانی که" یا "موقعی که"
    • بند وابسته را به بند اصلی وصل می کند.
    • مثال: He was singing a song while I was trying to sleep.
  • حرف ربط با معنای "با وجود این که":
    • مثال: I couldn't forget him while he broke my heart repeatedly.
  • حرف اضافه برای مقایسه:
    • مثال: I gained a lot in my life while she just could find a job.
  • حرف اضافه با معنای "although":
    • مثال: While I was prepared for the exam, I couldn't get the best result.
  • قابل استفاده در میان دو بند یا ابتدای بند وابسته:
    • مثال: Sara went to buy some milk while I cooked the lunch.
    • مثال: While I was playing with the baby, he fixed the sink.

نکات:

  • While می تواند معانی مختلفی داشته باشد، context جمله را در نظر بگیرید.
  • While برای بیان همزمانی دو عمل در زمان گذشته، حال و آینده استفاده می شود.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد while  در زبان انگلیسی و همچنین گرامر، کاربردها و نقش این کلمه و مقایسه آن با کلمات مشابه  کاربرد While در زبان انگلیسی می توانید به مقاله مراجعه کنید

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

کاربرد But:

  • برای نشان دادن تضاد یا مخالفت بین دو کلمه، عبارت یا جمله:
    • He was nice but sensitive.
    • I told Hannah to stay at home, but she left.
  • برای اتصال دو جمله:
    • There is a misunderstanding, but I'm sure we can sort it out.

نکات:

  • قبل از جمله دوم (در صورت وجود) باید کاما بگذارید.
  • اگر جمله دوم فاعل ندارد، نیازی به کاما نیست.

موارد عدم استفاده از But:

  • برای بیان نتیجه:
    • غلط: I studied hard but I didn't pass the exam.
    • صحیح: I studied hard, but I didn't pass the exam.
  • برای بیان دلیل:
    • غلط: I didn't go to the party but I was tired.
    • صحیح: I didn't go to the party because I was tired.
  • قبل از اسم خاص در اولین بار نام بردن:
    • غلط: I met a man but his name was John.
    • صحیح: I met a man named John.

 

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد but  در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله آموزش گرامر But در زبان انگلیسی مراجعه کنید

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

کاربردهای the:

  • قبل از اسم مکان‌های تفریحی:
    • the opera
    • the cinema
  • قبل از اسم صحراها، جنگل‌ها، خلیج‌ها و شبه جزایر:
    • the Persian Gulf
  • قبل از اسامی نواحی جغرافیایی:
    • the North Pole
    • the Middle East
  • قبل از اسامی رودخانه‌ها، اقیانوس‌ها و دریاها:
    • the Pacific
    • the Nile

نکات:

  • استفاده از the قبل از اسامی دریاچه‌ها صحیح نیست.

برای دریافت اطلاعات بیشتر درمورد the در زبان انگلیسی و همچنین گرامر و کاربردهای این کلمه می توانید به مقاله گرامر و کاربرد the در زبان انگلیسی مراجعه کنید.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

کاربرد:

  • Yet برای تاکید بر نظر یا دیدگاه گوینده در مورد موضوعی خاص به کار می‌رود.
  • این نوع استفاده از yet، بار معنایی "علاوه بر این" یا "به عنوان شاهدی دیگر" را به جمله اضافه می‌کند.

موضع:

  • Yet در این حالت به عنوان قید عمل می‌کند و قبل از determinerها (کلماتی که اسم را توصیف یا معرفی می‌کنند) قرار می‌گیرد.

مثال:

  • Yet another example of his bad behavior is lying. (یک نمونه دیگر از رفتار بد او دروغ گفتن است.)
  • Yet another reason to reject him is his lack of responsibility. (یک دلیل دیگر برای رد کردن او بی‌مسئولیتی او است.)

نکته:

  • Yet در این حالت با "هنوز" در فارسی ترجمه نمی‌شود.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با کلمه yet در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله کاربرد Yet در زبان انگلیسی که توسط آکادمی زبان تات منتشر شده است سر بزنید.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

کاربردهای or:

  • نشان دادن احتمال و انتخاب:
    • We can stay home and watch a movie or we can go walking.
  • ایجاد ارتباط بین دو جز یکسان (از نظر دستوری):
    • Which one do you choose? This or that?
  • استفاده در جملات منفی:
    • She didn’t want to meet anyone or talk to them.
  • نشان دادن عواقب بد کار:
    • Take the pills or you won’t get better.

نکات:

  • or دو جز هم­پایه را به هم متصل می­کند.
  • هر دو جز بعد از or باید هم­نوع باشند (کلمه، عبارت یا جمله).
  • از or می­توان برای بیان احتمال، انتخاب، جمله­­های منفی و عواقب بد کار استفاده کرد.

 

برای دریافت اطلاعات بیشتر در رابطه با حرف or در زبان انگلیسی و کاربردها و گرامر مربوط به آن می توانید به مقاله کاربرد or در انگلیسی سربزنید.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

معانی مختلف فعل get:

  • دریافت:
    • Get a call
    • Get a letter
  • پیدا کردن:
    • Get a job
    • Get a chance
  • فهمیدن:
    • Get a joke
  • احساس کردن:
    • Get a shock
    • Get a cold
  • به دست آوردن:
    • Get a degree
    • Get a tan
  • انجام دادن:
    • Get something up
  • بیان کردن:
    • Get something off your chest
  • خبردار شدن:
    • Get wind of something

نکات:

  • فعل get یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است.
  • برای یادگیری بهتر کالوکیشن های فعل get، می توانید از منابع آموزشی مختلف استفاده کنید.

 

فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰

معانی مختلف فعل take:

  • قدم برداشتن / اقدام کردن:
    • Take a step
    • Take measures
    • Take action
  • اندازه گیری کردن:
    • Take measurements
  • اثر گذاشتن:
    • Take effect
  • بدیهی گرفتن:
    • Take for granted/taken for granted
  • بهره بردن:
    • Take advantage of
  • نمونه برداشتن:
    • Take a sample
  • خون گرفتن:
    • Take sb’s blood
  • گروگان گرفتن:
    • Take hostage
  • توجه کردن:
    • Take notice
  • افتخار کردن به:
    • Take pride in
  • نوبتی کاری کردن:
    • Take turns
  • وقت بردن:
    • Take a while/a minute /five minutes

 

یکی از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی فعل take می باشد. برای مشاهده کالوکیشن های ساخته شده با این فعل می توانید به مقاله ترکیبات و کالوکیشن های فعل take در انگلیسی مراجعه کنید.

  • محمد احمدی
  • ۰
  • ۰


Tranquil and serene

آرام و ساکت

 

quiet 

ساکت

Meaning:  calm and quiet

آرام و ساکت

 

EXP: It’s a gorgeous hotel in a tranquil and serene rural setting.

آن هتلی مجلل در یک محیط روستایی آرام و ساکت است.

 

 hustle and bustle

شلوغی/ هیاهو

 

Meaning: all the noise and activity in an area 

تمام سر و صدا و فعالیت موجود در یک منطقه

 

EXP: James wanted a little cottage far away from the hustle and bustle of city life.

جیمز یک کلبه کوچک به دور از هیاهوی زندگی شهری می خواست.

 

relieve stress

کاهش استرس

 

Meaning: make pressure less serious or less unpleasant

کمتر کردن شدت و ناخوشایندی فشار روحی

 

EXP: These stress management exercises can help you relax your muscles and relieve your stress.

این تمرینات مدیریت استرس می تواند به شما کمک کند عضلات خود را شُل کرده و استرس خود را کاهش دهید.

 

be stressed out

تحت فشار شدید روحی بودن

 

Meaning: be extremely worried and nervous

به شدت نگران و عصبی بودن

 

EXP: Jayden was really stressed out before the test.

جیدن قبل از آزمون واقعاً تحت فشار روحی بود.

 

be dotted with…

پر بودن از

 

Meaning: have things that are spread over a wide area

 داشتن چیزهایی که در یک منطقه گسترده پخش شده اند

 

EXP: The countryside is dotted with elegant buildings.

حومه شهر پر از ساختمان های زیبا است.

 

snow-capped mountains

قله های پوشیده از برف

 

Meaning: mountains that have snow on the top of them

کوه هایی که در قله های آن‌ها برف وجود دارد

 

EXP: With its snow-capped mountain ranges and gorgeous glens, Scotland is an exciting place to visit.

اسکاتلند با رشته کوه های پوشیده از برف و دره های باشکوه خود مکانی هیجان انگیز برای بازدید است.

 

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با طبیعت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

 

منبع: https://tatschool.ir/education/nature-terms-ielts/

  • محمد احمدی